بسمالله
اصلا نفهمیدم آبان چطوری گذشت!
امروز آخر آبانه و این ماه هم پر از چالش و اتفاق و ماجرا بود.
جلسه با استادم و اینکه گفت میتونم دفاع کنم اما اون ایراد لعنتی که پیدا نمیشه و دانشجوش تن و بدن منو میلرزونه که این ایراد اساسی داره!!
ارائه دیروز مانا و شروع دو هفته پرکار و پر استرس .
احساس میکنم مغزم گنجایش نداره، داره میترکه، حتی تو خوابم مغزم استراحت نمیکنه ازخپاب که بیدار میشم خستهترم .
چرا این پایاننامه عزیزترازجان تموم نمیشه؟!
کی میتونم یه نفسی بکشم و یکم آروم شم؟؟؟
راستی اون دوتا خواستگاری مسخره رو هم جزو اتفاقات آبان باید ثبت کرد!!!
گرون شدن بنزین و بعدشم قطع شدن اینترنت هم که جزو افتخارات تاریخی این دولت بود!
چقدر سرم درد میکنه.
راستی دوباره رفتم پیش دکتر طب سنتیم واسه گلوم امیدوارم ایندفعه دیگه پیگیری کنم و خوب شم
درباره این سایت